برای فیدل کاسترو

ساخت وبلاگ

 

برای فیدل

آخرين انقلابي پايان انقلاب‌هاي جهان را ديد و مُرد!

چِه (چگوارا) فیدل را ترک گفت چون که نمی خواست به یک مدیر تکنوکرات تبدیل شود چون اساس تفکراتش انقلاب بود مبارزه بود مبارزه با نظام فاسد سرمایه داری امریکا. لذا رهسپار بولیوی شد تا انقلابی دیگر را در آمریکای لاتین سامان دهد و ناکام ماند و جان بر سر آن بگذاشت. انصافا سرمایه داری جهان را به صورت خویش ساخته است.

فیدل در زمانی‌ قدرت را در کوبا به دست گرفت که آن جزیره‌ بهشتِ مُشتی مفت خور آمریکایی‌ بود که گند و کثافت خود را به شکل کازینو‌ها و فاحشه خانه‌ها در آن جا بنا کرده بودند، تمامی‌ دهقانان کوبایی تحت ستم اربابان محلی و شرکت‌های تولید میوه و نیشکر آمریکایی بودند، فیدل زمانی‌ که قدرت را در آن سامان به دست گرفت حتی در خود آمریکا هم محبوب مردم بود و همه جا در زمانی‌ که برای سخنرانی‌ در سازمان ملل به نیویورک رفت مورد استقبال فراوان قرار گرفت، او حتی برای اقامت به یک هتل درجه سوم در منطقه هارلم که مرکز سیاه پوستان بود رفت و این نشان دهنده خصلت مردمی او بود، امپریالیسم آمریکا در ابتدا فکر می کرد که می تواند یک «باتیستا» جدید از فیدل بسازد، چون فیدل در آن زمان عقاید چپی نداشت، و بیشتر سمت و سوی ناسیونالیستی داشت، ولی‌ در ادامه آن‌ها به این نتیجه رسیدند که فیدل "بچه خوب" آن‌ها نخواهد شد، و لذا در زمان کندی حمله مستقیم نظامی توسط مُشتی فراری کوبائی و تحت رهبری سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به خاک کوبا و خلیج خوک‌ها کردند که مفتضحانه به دلیل بسیج مردمی مردم کوبا در دفاع از انقلاب خود شکست خوردند، از همان زمان نقشه ترور فیدل توسط سیا رقم خورد و او بالغ بر ده‌ها بار از ترور جان سالم به در برد، با ادامه مخالفت‌های آمریکا با یک حکومت مردمی آن هم در آن قاره پهناور آمریکا و در میا‌‌ن آن همه دیکتاتور‌های رنگ و وارنگ که فیدل خاری در چشمان شرکت‌های امپریالیستی و دولت امپریالیست آمریکا بود، او چاره‌ای به جز نزدیکی‌ به بلوک شرق و شوروی نداشت، بحران موشکی کوبا که دنیا را به آستانه‌ جنگ جهانی‌ سوم برد، و استقرار موشک‌ها بالستیک و اتمی‌ شوروی در کوبا و آن بحران آن هم در سرزمینی که فقط ۱۳۰ مایل با آمریکا فاصله داشت، هیچ زمان از دید امپریالیسم آمریکا پنهان نماند، و این آغاز محاصره و تحریم کوبا بود، این ملت بالغ بر ۵۰ سال تحت تحریم بود، به یاد بیاورید که مملکت خود ما در دوران قبل از برجام و فقط تحت یک تحریم همه جانبه ۳-۲ ساله چه وضیعتی را تحمل کرد که اگر برجام نبود الان معلوم نبود که چه شرایط بحرانی عمیق تری داشتیم، آن ملت و آن حکومت یک تحریم ۵۰ ساله را پشت سر گذاشت و هیچ زمان هم مجیز گویی امپریالیست‌های آمریکایی‌ را نکرد.

 

کوبای کاسترو روزی ۴ میلیون بشکه نفت صادر نمی کرد تا کشوری ثروتمند بسازد. با قدری نیشکر و اندکی توریسم این کشور را تا اینجا رساند. وقتی درباره کوبا قضاوت می کنیم یادمان باشد با درآمدهای بسیار کم به این موفقیت ها دست یافت و در ۲۶ سال گذشته کمک های پیشین شوروی نیز به خاطر پایان این حکومت دیگر وجود نداشته است.

در موفقیت نظام خدمات بهداشتی و درمانی کوبا همین بس که به الگویی جهانی بدل شده است. هر قدر هم به خاطر باور به اصول دموکراسی منتقد فیدل کاسترو باشیم انکار نمی توان کرد که کاسترو به جای ریخت و پاش و ساخت جامعه ویترینی مهم ترین اولویت حکومت خود را تأمین نیازهای اولیه و در رأس آنها اصلاح نظام بهداشتی و آموزشی کوبا قرار داد. آموزش رایگان را تا سطوح عالی گسترش داد و کار را به جایی رساند که کودکانی که نمی توانستند مدرسه بروند از معلم سر خانه برخوردار شدند. کاسترو می گفت نظام بهداشتی و درمانی غرب به این خاطر وابسته به درمان است که منافع کمپانی های بزرگ و چند ملیتی دارو به خطر نیفتد و به این سبب تمام تلاش خود را صرف آن کرد که نظام بهداشتی و درمانی مبتنی بر پیش گیری باشد و توجه به گسترش ورزش هم در این راستا ارزیابی می شد. در موفقیت نظام خدمات بهداشتی و درمانی کوبا همین بس که به الگویی جهانی بدل شده است. «بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی در میانه دهه دوم سده بیست ویکم شاخص امید زندگی در کوبا برای مردان ۷۷ سال و برای زنان ۸۰ سال ثبت شده در حالی که میانگین جهانی این عدد ۶۸ است.» (منبع: اینترنت)


کسی که به فیدل توهین میکند فقط نادانی و ناآگاهی خودرا از تاریخ واقعی قرن بیستم و اینکه کوبا و فیدل کاسترو نماینده و سمبول مبارزه و آزادی خواهی بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین وآفریقا ست را نشان می دهد نادانی ایی که متاسفانه از روی بی سوادی و حماقت ظهور می کند.

دگم نمی اندیشم، بله، کاسترو هم مطلقا کامل نبود. بقول آقای جباری، «کمتر کسی در عرصه سیاست و قلعه ی قدرت، اخلاق و شرف را بسان علی (ع) رعایت کرد که چون علی را نکوهیدند که سیاست بلد نیست و مکر و حیله نمیکند، گفت: "ولا التقی لکنت ادهی العرب: اگر تقوا نبود، من سیاستمدار ترین مرد عرب بودم!" یعنی، نه اینکه من نیز سیاست و مکر و حیله اش را نمی دانم، بل، تقوا، دست و پای مرا بسته است و نمیتوانم تقوا و اخلاق را به پای منافع سیاسی ذبح کنم!»

 

فیدل را دوست می دارم برایم سمبل مبارزه با استعمار و استثمار است یار با وفای «چِه» جهان بی ارزش محسوسات را با اقتدار ترک گفت و تا آخرین روز عمرش بر عقیده اش استوار بود. فقر مصنوع جامعه، انباشت سرمایه، تبدیل تکنوکرات ها به بورژواها، استعمار و استثمار اینها دغدغه او بود.


نگارنده: حافظ عبدالکریمی

حافظ عبدالکریمی Hafez Abdolkarimi...
ما را در سایت حافظ عبدالکریمی Hafez Abdolkarimi دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hafezabdolkarimio بازدید : 201 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 10:16